علیه فقر و فلاکت: چه باید کرد؟
پرسش و پاسخ با علی جوادی
پرسش: میدانیم كه فقر پدیده ای جدیدی نیست. بخصوص در جمهوری اسلامی ابعاد آن چنان دهشتناك است و چنان گلوی مردم را میفشارد و چنان تباهی را در جامعه ایجاد كرده كه هر چه از آن بگوییم و هر چه در جهت پایان دادن آن بكوشیم باز كم كرده ایم. كلا چه اهداف مشخصی را باید علیه فقر و فلاکت دنبال کرد؟ چگونه میتوان جنبش معینی را علیه آن سامان داد؟
پاسخ: فقر مهمترین معضل اقتصادی است که با تمامی ابعاد کریه اش زندگی اکٽریت عظیم مردم را در چنگال خود به اسارت گرفته است. ۸۰٪ جامعه زیر خط فقر زندگی میکند. تحریم اقتصادی بر شدت فقر و فلاکت افزوده است. فقر و فلاکت هر روزه زندگی های بسیاری را به نابودی و تباهی میکشد. از انسانهایی که گوشه خیابان در میان کارتونها جان خود را از دست میدهند تا کسانیکه ناچارند کلیه خود را برای گذران زندگی بفروش برسانند تا کسانیکه برای تامین شهریه دانشگاه مجبور به تن فروشی شده اند، همگی جلوه های بروز فقر در جامعه است. اتحاد علیه فقر پاسخی به این معضل عظیم اجتماعی است. به قول معروف "هر چه از آن بگوییم و هر چه در جهت پایان دادن آن بکوشیم باز کم کار کرده ایم." باید یک کمپین گسترده علیه فقر و فلاکت سازماندهی کرد.
هر روز ادامه فقر یعنی هر روز نابودی زندگی های بسیاری. علیه فقر کمپینی برای تغییر این شرایط دهشتناک است. ضروریات وجودی خود را از این واقعیات خشن و درد آور موجود در جامعه میگیرد. اما این مبارزه باید سازمانیافته و هدفمند باشد. ما در طول تاریخ معمولا شورش گرسنگان و محرومان علیه فقر را داشته ایم، اما کمتر شاهد مبارزه ای متشکل، سازمانیافته، و هدفمند علیه فقر در تمامی ابعادش بوده ایم. کمپین علیه فقر و فلاکت و بیکاری در عین حال یک جمع بندی از سرنوشت این مبارزه در سطح جهان است. باید حرکات و اعتراض موجود در جامعه علیه فقر را سازمان داد و متشکل کرد.
ما در یک کلام خواهان از بین بردن فوری فقر و فلاکت در تمامی ابعاد آن هستیم. اما افقمان در مبارزه علیه فقر به "فقر زدایی مطلق" محدود نشده است. از نقطه نظر ما نابودی فقر مترادف با تامین رفاه است. استاندارها و توقعات ما را یک زندگی شایسته انسان در قرن بیست و یکم تعیین میکند. از دستمزد مکفی برای تامین یک زندگی انسانی گرفته تا مسکن مناسب تا بیمه درمانی و بهداشتی لازم و امکانات آموزشی و رفاهی مناسب جوانب متعدد پروژه ما را بیان میکنند.
مهمترین حلقه در این مبارزه به نظر من مساله سازماندهی وچگونگی سازماندهی است. ما مسلما با یک صفحه خام و نانوشته مواجه نیستیم. مبارزه علیه فقر و فلاکت در عین حال مبارزه ای دائمی و گسترده است. تشکل ها و نهادهای متعدد و در ظرفیتهای مختلف در حال پرداختن به ابعاد گوناگون تاٽیرات این پدیده عمومی هستند. باید این جریانات را در بستر عمومی اعتراض علیه فقر در کنار هم قرار داد و متشکل کرد. علیه فقر در عین حال باید بتواند راسا در جامعه به جریانی تاٽیر گذار و سازمانده تبدیل شود.
پرسش: دامنه مبارزه علیه فقر شامل چه عرصه های میشود و چه اقدامات معینی را باید مقابل روی خود گذاشت؟
پاسخ: مبارزه علیه فقر عرصه ای وسیع و گسترده است. حوزه های مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه را در بر میگیرد. از مبارزه برای افزایش دستمزد گرفته، تا بیمه بیکاری برای همه افراد آماده به کار، تا مبارزه برای سکنی دادن افراد بی خانمان، تا سرپناه دادن به کودکان خیابان و دختران فراری، تا بیمه درمان، و تامین اجتماعی همگی از جنبه های مبارزه علیه فقر در ایران هستند. باید تک تک به سراغ این عرصه ها رفت و در هر عرصه پروژه معینی را تعریف و آغاز به کار کرد. ما نیازمند آن هستیم که درعین حال اولویت های مبارزاتی خود را در هر عرصه تعریف کنیم. با نیروها و ماتریال مبارزاتی در این عرصه ها آشنا شویم و تلاش کنیم که امکانات پیشروی عمومی در این عرصه ها را فراهم کنیم. جریانات، محافل، شبکه ها و ان جی او های بسیاری در عرصه های مختلف جامعه بر علیه فقر و عواقب ناشی از آن مبارزه میکننِد. یک هدف ما باید ایجاد ظرف مشترکی برای پیوند و گسترش این مبارزات است.
پرسش: در حال حاضر در ایران در كنار مبارزه كارگران برای تامین زندگی بهتر، برای دستمزدهای بیشتر و یا حتی برای تامین حقوقهای پرداخت نشده و یا تامین اجتماعی و یا در اعتراض به بیكار سازی و یا مبارزه برای حقوق كودكان، تامین سرپناه برای كارتون خوابان و یا علیه كار كودكان و غیره مبارزه ویژه تحت این عنوان به پیش میرود. و كلا میتوان یك عرصه قائم به ذاتی برای این مبارزه تعریف كرد. آیا میتوانید نمونه هایی را بگوئید و یا نهاد و سازمانهای را در ایران نام ببرید كه در این عرصه ها كار میكنند؟
پاسخ: جریانات و نهادهایی که در زمینه مورد نظر در جامعه ایران علیه فقر تلاش و مبارزه میکنند، متنوع و گسترده هستند، و این یک ویژگی جامعه ایران در شرایط حاضر است. نهادها و شبکه های متفاوتی در جامعه موجودند که در بسیاری از این زمینه ها علیرغم سرکوبگری سیستم حاضر کار و تلاش میکنند. از نهادهای کمک به درمان معتادان گرفته تا نهادهای کمک به اسکان کارتون خوابها و یا تشکلات مدافع حقوق و زندگی کودکان. یک وظیفه علیه فقر از نقطه نظر شناسایی و متصل شدن با این نهادها و تلاش برای ایجاد پیوند مبارزاتی در این عرصه های متعدد است.
پرسش: رهمنودهها و توصیه های شما به كسانی كه همین الان در ایران نه الزاما تحت عنوان مبارزه علیه فقر در جهت رفاه مردم و تامین یك زندگی انسانی برای احاد جامعه تلاش میكنند چیست؟
پاسخ: یک کمبود کار فعالین و دست اندر کاران در این عرصه ها این است که فعالیت خود را درحاشیه جامعه به پیش میبرند. لذا یک تلاش جدی ما قرار دادن این کانونهای فعال مبارزه علیه فقر در بستر اصلی اعتراض در جامعه است. تنها با اجتماعی شدن میتوان نیروی موٽر و لازم جهت تغییرات بزرگ را گرد اورد. مساله دیگر اما در همین راستا هویت علنی-اجتماعی بخشیدن به فعالین این عرصه ها است. این فعالین باید برای جامعه شناخته شده باشند. باید دارای هویت اجتماعی باشند. تنها در این صورت است که میتوانند موٽرتر اهداف خود را پیش ببرند. نکته دیگری که مهم است شناختن و مرتبط شدن با کمپین علیه فقر است. ما میکوشیم ظرف مبارزاتی و چتر اعتراض مشترکی برای جریانات متعدد اما پراکنده ای که فی الحال در جامعه وجود دارند فراهم کنیم.
پرسش: فكر میكنید چقدر ملزومات شكل دادن به یك جنبش توده ای علیه فقر وجود دارد و موانع را اساسا چه میبیند؟
پاسخ: چه کسی است که فقر زندگیش را به تباهی کشیده باشد و حاضر به مبارزه برای تغییر این وضعیت نباشد؟ بنظر من ملزومات شکل دادن و سازمان دادن یک جنبش اعتراضی قوی علیه فقر کاملا موجود است. موانع اما متنوع و بسیارند. رژیم اسلامی مانع اصلی و اولیه شکل گیری هر اعتراض متشکل و سازمانیافته است. اما ضعف سازماندهی بمنظور فائق آمدن بر این موانع بنظرم اصلیترین مشکل است. سازماندهی یک مبارزه اجتماعی در شرایطی که رژیم حاکم هر نوع تلاش رو در روی دولت را سرکوب میکند مساله عمده ای است که باید بر آن فائق آمد.
پرسش: آیا این مسائل جملگی به سرنگونی رژیم اسلامی گره نخورده است؟ آیا بدون سرنگونی هم میتوان به این اهداف دست یافت؟
پاسخ: این یک سئوال کلیدی و تعیین کننده است. مسلما بخش عمده و تعیین کننده ای از مطالبات ما به سرنگونی رژیم آدمکشان اسلامی گره خورده است. رژیم اسلامی اصلاح پذیر نیست. اصلاحش مترادف با مرگش است. اما در عین حال هر نوع سرنگونی رژیم اسلامی هم به معنای پیروزی مبارزه علیه فقر و فلاکت نیست. هر چند که شرایط موقتی را میتوان تصور کرد که نیروی کوبنده مبارزات اجتماعی رژیم را وادار به عقب نشینی کند. عقب نشینی ای که بخشی از پروسه سرنگوی انقلابی رژیم اسلامی خواهد بود. اما اگر رژیم اسلامی در پس یک تهاجم نظامی و از بالا سرنگون شود٬ در آنصورت ما الزاما شاهد پیروزی توده های کارگر و مردم زحمتکش علیه فقر و فلاکت نخواهیم بود. یک واقعیت به هر حال روشن است. پیروزی علیه فقر و فلاکت بخشی از یک پیروزی انقلابی علیه رژیم اسلامی و پیروزی آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی است. *